نازنین جونمنازنین جونم، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

نازنین جونم

لالا لالا

لالا لالا گل مادر بخواب با یاد آن سرور بخواب با آیه قرآن به یاد رهبر خوبان به خوابت نور جان بینی رخ صاحب زمان بینی پس از آن ارغوان بینی رهایی جهان بینی          ...
18 آذر 1391

مهمونی خونه عمو حسین

شب گذشته ما به اتفاق عموها و عمه ها و دختر عمه ها و پسر عمه ها و دایی محمود و دایی اصغر بابایی همه خونه عمو حسین دعوت داشتیم .تو عاشق این مهمونی ها هستی و کلی از شلوغی و در کنار فامیل بودن لذت میبری از هر چند کلمه حرفی که میزنی یکی درمیون عمو منوچی رو صدا میکنی . ضمنآ"بلا شدی و جلوی متین کم نمیاری و تازه داری زور هم میگی . دو سه تا حرکت دیشب اومدی و متین کنار رفت . خدا نکنه از اون دخترای جیغ جیغو بشی .... در حال حاضر که برای همه عزیزی و همه دوستت دارن. دیشب دایی محمود بابا برات شعر می خوند و می گفت: نازنین گر تو گل یاسمنی من چه کنم گر تو شیرین   شیرین سخنی من چه کنم گر ...
18 آذر 1391

گل سرخ

یادمان باشد.... زندگی چون گل سرخ است پرازعطر.... پرازخار....پرازبرگ لطیف.... یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و برگ و گل و خار    همه همسایه ی دیوار به دیوار همند.   ...
18 آذر 1391

سرما خوردگی

دخترم وقتی حال نداری و تب میکنی خیلی مامان و بابا بی تاب میشند و امشب کمی تبت بالا رفت و سریع بردیمت درمانگاه سرماخوردگی داشتی و سرفه میکردی . داروهات رو گرفتیم چقدر بد دارو میخوری .برای خوردن یک قاشق شربت نصف شیشه شربت رو ریختی بیرون تا تونستی یک قاشق بخوری . دخترم کنار تو آروم میشم تو که سرحال باشی و بخندی پر از لبخند میشم و تموم زندگیم  خوشرنگ میشه صدای پای تو توی خونه واسه من بهترین آهنگه میشه توکه خوشحال باشی خوب خوبم تو که دستات تو دستامه همه دنیا مال منه. پس خوب خوب باش و همیشه سالم باش...         ...
17 آذر 1391

دعا می کنم

آنقدر با عشق به من نگاه میکنی که دلم می لرزه وقتی خوابی منتظرم تا بیدار بشی وقتی بیداری همش بوت می کنم و وقتی تو آغوشمی می فشارمت خیلی دوست داشتنی هستی عشقم   نازنین جونم   یه بار دیگه برای تمام اونهایی که هنوز منتظر مادر شدن هستن از ته قلب دعا می کنم خداجونم همه رو خوشحال کن و دلشون رو به این آرامش وصف ناپذیر برسون. امییییییییییین   ...
14 آذر 1391