نازنین جونمنازنین جونم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

نازنین جونم

مهمونی خونه عمو حسین

1391/9/18 15:18
نویسنده : مامان
204 بازدید
اشتراک گذاری

شب گذشته ما به اتفاق عموها و عمه ها و دختر عمه ها و پسر عمه ها و دایی محمود و دایی اصغر بابایی همه خونه عمو حسین دعوت داشتیم .تو عاشق این مهمونی ها هستی و کلی از شلوغی و در کنار فامیل بودن لذت میبری از هر چند کلمه حرفی که میزنی یکی درمیون عمو منوچی رو صدا میکنی .

ضمنآ"بلا شدی و جلوی متین کم نمیاری و تازه داری زور هم میگی . دو سه تا حرکت دیشب اومدی و متین کنار رفت .

خدا نکنه از اون دخترای جیغ جیغو بشی ....

در حال حاضر که برای همه عزیزی و همه دوستت دارن.

دیشب دایی محمود بابا برات شعر می خوند و می گفت:

نازنین گر تو گل یاسمنی من چه کنم

گر تو شیرین   شیرین سخنی من چه کنم

گر همچو گل در باغ روی چمنی من چه کنم 

 دیگه شلوغی جمعیت نذاشت دایی بقیه شعرش رو ادامه بده.

از محبت دایی تشکر میکنیم....

مامان باید بریم آماده شیم بریم خونه دختر دایی محمود دوره مهمونی فامیلی ....

دختر گلم دوستت دارم و ارزش هر لحظه که با توام را میدانم.

   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آراد(خاطره)
15 آذر 91 14:27
سلام...امیدوارم که حالتون خوب باشه... آراد در مسابقه نی نی فشن شرکت کرده...خوشحالمون میکنین اگه به لینک وبلاگی که پایین براتون میزارم برین و برامون که کدمون 007 هستش در قسمت نظرات رای بدین...هر وبلاگ میتونه به دو نفر رای بده... http://ninimod.niniweblog.com/post20.php