پای شکسته ی تو قلب مامانی رو شکست
ای خدا من که طاقت مریض شدن بچه هامو ندارم . برای هیچ مادری نیاد روزی که بچه اش مشکلی داشته باشه. شب عید فطر که رفته بودیم خونه مادرجون داداشیها با محمد و عمو علی بازی میکردند که تو هم رفتی بین اونها و زیر دست وپای اونها قرار گرفتی و پایت مو برداشت و مجبور شدیم گچ بگیریم . حال همه گرفته شد . و داداشیهات کلی ناراحت شدند. الهی فدات بشه مادر چطوری این وضعت روتحمل کنم . میگی مامان باز یعنی گچ پایت رودربیارم . وقتی کلافه میشی اتیش میگیرم .بابایی که اصلا طاقت دیدن وضع تورو نداره .همش میگه عکس پای دخترم رو ببرم یه دکتر دیگه ببینه شاید بگه گچ رو باز کنیم . یاد گرفتی چهار دست وپا راه بری . خدا کنه این روزا زودتر تموم شه و گچ پات به سلامتی باز بشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی