نازنین جونمنازنین جونم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

نازنین جونم

زمان در تب نوروز و نگارم نرسیدست

1391/12/29 20:44
نویسنده : مامان
112 بازدید
اشتراک گذاری

 زمان در تب نـوروز و نـگارم نرسیدست

جـهان محـو بهـارست و بهارم نرسیدست

سراسر همه گل روید از این خاک، ولیکن

بـه گلزار دلـم زهـره عـذارم نرسیدست

چه فرقی بکند کین شب عیدست، و یا روز

الا ای دل مـن لــیل و نـهارم نرسیدست

بپوشان رخ خود ای تو سـروش مه رنگین

کـه آن یــار مسیـحا به کنارم نرسیدست

تو ای باد بهاری مـده جولان به گلستان

روا نیست که خـوش نفحه سوارم نرسیدست

به ظاهر لب خندان و به باطن دل گریان

سُرورم همه بـاطل چو که یـارم نرسیدست

ز غم در تب و تابم ، و سوالم ز خود اینست

که سرخوش ز چه باشم چو قرارم نرسیدست

شدم شهره ی شهرم به دو چشمانِ سپیدم

بـه مرهـم ز نگـاهش، دل زارم نرسیدست

خـدایا مپسـندم دم مـرگی که قریبست

بگـویم بـه تـو حتـی به مزارم نرسیدست

بدان منتظر مستی عشاق حرام است

درین لحظه که آن بـاده گسارم نرسیدست  

شاعر : علیرضا قنادی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)